۰ دیدگاه نظر عباس جهرمیان
چارت سازمانی در صنعت فشن
چارت سازمانی در صنعت فشن

در جهان امروز، صنعت فشن به‌عنوان یکی از پویاترین، پیچیده‌ترین و رقابتی‌ترین حوزه‌های اقتصادی و خلاقانه شناخته می‌شود. طراحی، تولید، توزیع، بازاریابی، فروش و ارتباط با مخاطبان در حوزه‌ی مد به یک ساختار سازمانی منسجم، شفاف و قابل‌مدیریت نیاز دارد. یکی از ابزارهای کلیدی برای ایجاد نظم و هماهنگی در شرکت‌های فعال در صنعت فشن، چارت سازمانی است. چارت سازمانی، نقشه‌ای بصری از ساختار داخلی سازمان است که نقش‌ها، وظایف، سلسله‌مراتب و ارتباطات بین بخش‌های مختلف را مشخص می‌کند. در این مقاله، ابتدا به تعریف چیستی و اهمیت چارت سازمانی می‌پردازیم، سپس نقش آن در صنعت فشن را تبیین کرده و در ادامه با ارائه مثال‌هایی از شرکت‌های معروف مد، به اهمیت و کارکرد عملی آن اشاره می‌کنیم. 


چارت سازمانی چیست؟ 

چارت سازمانی (Organizational Chart) نموداری است که ساختار داخلی یک سازمان را به شکل گرافیکی نمایش می‌دهد. این نمودار نشان می‌دهد که واحدهای مختلف سازمان در چه سطحی قرار دارند، هر بخش به چه واحد یا شخصی گزارش می‌دهد و چه افرادی در نقش‌های مدیریتی، کارشناسی یا اجرایی فعالیت می‌کنند. در ساده‌ترین حالت، چارت سازمانی مانند یک درخت سلسله‌مراتبی است که در بالای آن مدیرعامل (CEO) یا هیئت‌مدیره و در زیر آن بخش‌های گوناگون با سطوح مختلف قرار دارند.


اهمیت چارت سازمانی در صنعت فشن

صنعت فشن، صنعتی چندوجهی است که در آن طراحی، مدیریت زنجیره‌ی تأمین، بازاریابی، تبلیغات، فروش، پشتیبانی مشتریان و بسیاری حوزه‌های تخصصی دیگر در هم تنیده شده‌اند. بدون یک ساختار روشن و قابل‌مدیریت، هماهنگ کردن این بخش‌ها و ایجاد ارتباط مؤثر بین آن‌ها دشوار می‌شود. چارت سازمانی از فواید بسیاری برخوردار است:
شفافیت وظایف و نقش‌ها: در صنعت فشن، طراحان، تولیدکنندگان، مسئولان بازاریابی، مدیران خلاقیت، کارشناسان ترند، مدیران فروشگاه‌های فیزیکی و آنلاین، روابط عمومی و... هر کدام وظایف مشخصی دارند. چارت سازمانی، حدود وظایف هر بخش را روشن می‌کند و از تداخل نقش‌ها جلوگیری می‌نماید.
افزایش کارایی و هماهنگی: با وجود چارت سازمانی، مسیر جریان اطلاعات و تصمیم‌گیری‌ها مشخص است. این موضوع به کاهش تأخیر در اقدامات، هماهنگی بهتر بین تیم‌های طراحی و تولید، و تسهیل ارتباط میان مدیران و کارکنان کمک می‌کند.
بهبود مدیریت منابع انسانی: ساختار روشن سازمانی، مسیرهای ارتقا، مسئولیت‌ها و میزان گزارش‌دهی را شفاف می‌سازد. در نتیجه، کارکنان تصویر روشن‌تری از جایگاه شغلی خود و مسیر پیشرفت حرفه‌ایشان خواهند داشت.
تصمیم‌گیری بهتر در شرایط بحرانی: در صنعت فشن، تغییرات سریع در روندها و بازار رایج است. داشتن یک چارچوب سازمانی منسجم، امکان تصمیم‌گیری سریع و انعطاف‌پذیری بیشتر را فراهم می‌کند. مدیران می‌دانند که برای هر اقدام به کدام بخش مراجعه کنند و چگونه عملیات را هدایت نمایند.


انواع ساختارهای سازمانی در صنعت فشن

در شرکت‌های فشن، ساختارهای سازمانی گوناگونی قابل مشاهده است. انتخاب یک ساختار خاص، به عوامل متعددی مانند اندازه‌ی شرکت، گستره فعالیت بین‌المللی، نوع محصولات، مدل کسب‌وکار B2B) یا (B2C و استراتژی برندسازی بستگی دارد. برخی از رایج‌ترین ساختارهای سازمانی در فشن عبارت‌اند از:


ساختار سلسله‌مراتبی (Hierarchical Structure):

در این ساختار، یک هرم سازمانی وجود دارد که در آن، رده‌های مدیریتی به ترتیب از بالا به پایین تعریف شده‌اند. شرکت‌های بزرگ مد با خطوط تولید متعدد و زنجیره‌ی تأمین پیچیده، غالباً از این ساختار بهره می‌برند.
    مزایا: شفافیت در گزارش‌دهی، سهولت در کنترل.
    معایب: احتمال ارتباط پایین میان سطوح، کندی در تصمیم‌گیری.


ساختار ماتریسی (Matrix Structure):

در ساختار ماتریسی، کارکنان ممکن است به بیش از یک مدیر گزارش دهند. به‌طور‌مثال، یک طراح می‌تواند هم به مدیر خلاقیت و هم به مدیر محصول گزارش کند. در صنعت فشن، زمانی که پروژه‌های متنوع با نیازهای متفاوت وجود دارد، این ساختار کاربردی است.
    مزایا: انعطاف‌پذیری بالا، استفاده‌ی بهینه از تخصص‌ها.
    معایب: پیچیدگی در گزارش‌دهی، امکان تضاد در رهبری.


ساختار مبتنی بر پروژه (Project-Based Structure):

در این ساختار، تیم‌ها حول پروژه‌های خاص (مثل معرفی یک کالکشن جدید یا کمپین فصلی) سازمان‌دهی می‌شوند. هر پروژه، یک تیم میان‌بخشی شامل طراحان، متخصصان بازاریابی، کارشناسان تأمین و... دارد.
    مزایا: تمرکز بر نتایج خاص، سرعت بالا در اجرا.
    معایب: نیاز به هماهنگی مداوم، احتمال بروز ناهماهنگی بین پروژه‌..


ساختار مبتنی بر واحدهای کسب‌وکار (Divisional Structure):

برندهای بزرگ مد که مجموعه‌ای از خطوط تولید مختلف (پوشاک زنانه، مردانه، اکسسوری، کفش، عطر و ...) دارند، ممکن است هر بخش را به‌عنوان یک واحد مستقل سازمان دهند. هر واحد، تیم مدیریت، طراحی، تولید و بازاریابی خود را دارد.
    مزایا: تمرکز بر بازار یا محصول خاص، پاسخ‌دهی سریع به نیازهای مشتریان آن بخش.
    معایب: افزایش هزینه‌های مدیریت چندگانه، امکان ناهماهنگی میان واحدها.


اجزای اصلی چارت سازمانی در شرکت‌های فشن

برای درک بهتر ساختار چارت سازمانی در صنعت فشن، بهتر است با واحدها و نقش‌های کلیدی آشنا شویم:
مدیرعامل (CEO) یا هیئت‌مدیره: در رأس چارت سازمانی قرار دارد و مسئول تعیین استراتژی‌های کلان، جهت‌گیری برند، سرمایه‌گذاری و تصمیمات نهایی است.
مدیر خلاقیت (Creative Director): یکی از مهم‌ترین نقش‌ها در صنعت فشن است. مدیر خلاقیت مسئولیت ارائه‌ی چشم‌انداز هنری و خلاقانه‌ی برند، نظارت بر تیم طراحی، انتخاب تم‌های مجموعه‌ها و اطمینان از هم‌خوانی محصولات با ارزش‌های برند را بر عهده دارد. 
تیم طراحی  (Design Team): شامل طراحان اصلی، دستیاران طراح، مسئولان الگو، طراحان چاپ و سایر اعضای خلاق است که وظیفه خلق محصولات جدید، مطابق با استانداردهای کیفی و هنری را برعهده دارند.
تیم تولید و تأمین (Production & Supply Chain): این بخش با تأمین مواد اولیه، هماهنگی با کارخانه‌‌ها، کنترل کیفیت، مدیریت لجستیک، انبارداری و تحویل محصولات به مراکز توزیع سروکار دارد.
تیم بازاریابی و برندینگ  (Marketing & Branding): مسئول تعیین استراتژی‌های بازاریابی، تبلیغات، استفاده از اینفلوئنسرها، مدیریت روابط عمومی، برگزاری رویدادهای مد و ارائه‌ی کمپین‌های خلاقانه است.
تیم فروش و تجارت الکترونیک (Sales & E-commerce): در برندهای فشن بزرگ، فروش چندکاناله از طریق فروشگاه‌های فیزیکی، پلتفرم‌های آنلاین، پاپ‌آپ‌ها و نمایندگی‌ها انجام می‌شود. تیم فروش مسئول مدیریت قیمت‌گذاری، تخفیف‌ها، حفظ رابطه با خرده‌فروشان و همچنین کنترل عملکرد فروشگاه‌های آنلاین است.
امور مالی، حقوقی و منابع انسانی: تیم امور مالی، هزینه‌ها و درآمدها را کنترل می‌کند؛ تیم حقوقی قراردادها، حقوق مالکیت فکری و علائم تجاری را مدیریت می‌کند و واحد منابع انسانی در جذب، آموزش، حفظ و ارتقای کارکنان نقش کلیدی دارد.
تحقیق و توسعه  (R&D): در صنعت فشن، بخش R&D ممکن است روی یافتن مواد جدید، فن‌آوری‌های نوین در تولید پوشاک (مثل پارچه‌های هوشمند) یا حتی شیوه‌های جدید تعامل با مشتریان کار کند.


مثال‌هایی از چارت سازمانی در برندهای بزرگ فشن

شرکت لوکس چندبرندی مانند LVMH 
گروه (LVMH) Louis Vuitton Moët Hennessy مجموعه‌ای از برندهای لوکس مانند لویی ویتون، دیور، فندی و... را زیر یک چتر مدیریتی دارد. ساختار این گروه به صورت تقسیم‌بندی‌شده بر اساس برندها و حوزه‌های محصول است. در بالای هرم، هیئت‌مدیره و مدیرعامل گروه قرار دارند. در لایه‌های بعدی، هر برند با یک مدیرعامل مجزا، مدیر خلاقیت، تیم طراحی و واحدهای بازاریابی و فروش مستقل فعالیت می‌کند. این ساختار، انسجام هر برند را حفظ می‌کند و هم‌زمان آن‌ها را از قدرت و منابع گروه مادر بهره‌مند می‌سازد.


شرکت‌های فست‌فشن مانند  Zara 
زنجیره‌های فست‌فشن مانند Zara از یک ساختار نیمه‌سلسله‌مراتبی بهره می‌برند که در آن تصمیم‌گیری‌ها اغلب متمرکز است. Zara به خاطر سرعت بالای خود در تولید و عرضه‌ی محصولات جدید شناخته می‌شود. در رأس شرکت، مدیران ارشد گروه (Inditex) قرار دارند. تیم طراحی بسیار نزدیک به واحد تولید و تأمین مواد اولیه کار می‌کند. بازاریابی در فست‌فشن، اغلب ساده‌تر و مبتنی بر عرضه‌ی مداوم محصولات جدید است تا کمپین‌های تبلیغاتی پرهزینه. این ساختار، ارتباط نزدیک میان طراحی، تولید و توزیع را تسهیل می‌کند و اجازه می‌دهد پاسخ سریعی به تغییرات در سلیقه‌ی مشتری و روندهای بازار داده شود.


برندهای لوکس مستقل مانند  Chanel

در برندهایی مانند  Chanelساختار سازمانی، اغلب سلسله‌مراتبی اما بسیار دقیق و شفاف است. در رأس هرم، مدیرعامل و مدیر خلاقیت قرار دارند. به دلیل اهمیت تاریخی، هویتی و هنری برند، نقش مدیر خلاقیت فوق‌العاده برجسته است. زیرمجموعه‌ها شامل تیم‌های طراحی، تولید، کنترل کیفیت دقیق، بازاریابی ممتاز، امور مالی و حقوقی تخصصی است. این ساختار نه‌تنها هویت برند را حفظ می‌کند، بلکه کیفیت محصولات و تجربه‌ی مشتریان را در سطحی بسیار بالا تضمین می‌نماید.


برندهای استارتاپی و مستقل کوچک
برخی از برندهای کوچک‌تر یا استارتاپ‌ها در حوزه‌ی فشن، ساختاری به‌مراتب ساده‌تر و منعطف‌تر دارند. ممکن است مدیرعامل هم‌زمان نقش مدیر خلاقیت را داشته باشد، طراحان و کارشناسان مارکتینگ در یک تیم کوچک با هم همکاری کنند و وظایف مختلف به‌گونه‌ای توزیع شود که بدون ایجاد پیچیدگی، سرعت رشد برند حفظ شود.
در این برندها، ساختار بیشتر مبتنی بر پروژه‌ها و کمپین‌های فصلی است و سلسله‌مراتب کمتری مشاهده می‌شود.


کاربردهای عملی چارت سازمانی در تصمیم‌گیری‌های روزمره

بهبود ارتباطات داخلی: در زمان معرفی یک کالکشن جدید، تیم طراحی باید با واحد تأمین و تولید همکاری کند. چارت سازمانی مشخص می‌کند که به کدام مدیر یا بخش باید مراجعه شود تا مواد اولیه باکیفیت، به‌موقع تأمین شود.
تسهیل در توسعه محصولات جدید: فرض کنید یک برند مد قصد دارد خط تولید پوشاک پایدار را راه‌اندازی کند. با داشتن یک چارت سازمانی شفاف، مدیریت می‌داند که برای انجام تحقیقات مواد پایدار باید با کدام واحد R&D همکاری کند و برای بازاریابی این خط تولید جدید، با کدام مدیر بازاریابی تعامل داشته باشد.
کنترل کیفیت و استانداردسازی: واحد کنترل کیفیت به طور مستقیم به بخش تولید گزارش می‌دهد. این ارتباط شفاف باعث می‌شود هرگونه نقصی در محصولات سریعاً به اطلاع طراحان و تولیدکنندگان رسیده و اصلاح شود.
مدیریت بحران و تغییرات ناگهانی: در مواردی که ترندهای بازار به‌سرعت تغییر می‌کنند، تصمیم برای تغییر استراتژی بازاریابی یا تولید یک کالکشن جدید نیازمند هماهنگی چندین واحد است. چارت سازمانی از پراکندگی و سردرگمی جلوگیری کرده و فرآیند را سرعت می‌بخشد.
 

تأثیر دیجیتالیزه شدن بر ساختار سازمانی در فشن

با گسترش تجارت الکترونیک، حضور در شبکه‌های اجتماعی، همکاری با اینفلوئنسرها، استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل ترندها و بهره‌گیری از ابزارهای دیجیتال برای طراحی، ساختارهای سازمانی در صنعت فشن نیز دست‌خوش تغییر شده‌اند. برخی پیامدهای این دیجیتالیزاسیون شامل:
ایجاد واحدهای دیجیتال:
بسیاری از برندهای بزرگ، واحدهای دیجیتال تخصصی راه‌اندازی کرده‌اند که مسئول مدیریت وب‌سایت، شبکه‌های اجتماعی، تحلیل داده‌های مشتریان و حتی ایجاد تجربه‌های مجازی (Virtual Try-On) هستند.
داده‌محوری در تصمیم‌گیری:
اکنون واحدهای بازاریابی و فروش با تیم‌های تحلیل داده همکاری می‌کنند. تصمیم‌گیری‌ها در مورد معرفی محصولات جدید، قیمت‌گذاری یا انتخاب تأمین‌کنندگان بر اساس داده‌های واقعی مشتریان صورت می‌گیرد.
تغییر در ساختارهای گزارش‌دهی:
با افزایش اهمیت مشتری‌مداری، برخی برندها تیم‌های جداگانه‌ای برای مدیریت تجربه‌ی مشتری (CX) ایجاد کرده‌اند. این تیم‌ها ممکن است به طور مستقیم با مدیرعامل در ارتباط باشند تا اطمینان حاصل شود که استراتژی‌های شرکت با نیازها و بازخوردهای مشتریان هم‌سو است.
 

نکات کلیدی برای طراحی یک چارت سازمانی مؤثر در صنعت فشن

هم‌رأستایی با استراتژی برند: ساختار سازمانی باید اهداف و چشم‌انداز برند را منعکس کند. اگر نوآوری و سرعت عرضه مهم است، ساختار باید چابک و انعطاف‌پذیر باشد.
انعطاف‌پذیری در برابر تغییر: فشن صنعتی پویا است، ترندها تغییر می‌کنند و فناوری‌ها به سرعت نو می‌شوند. بنابراین ساختار باید قابلیت بازنگری و تغییر داشته باشد.
تعریف دقیق نقش‌ها و مسئولیت‌ها: هر یک از اعضای تیم باید بداند که چه کسی مسئول چه چیزی است و به چه شخصی گزارش می‌دهد.
تشویق به همکاری میان‌بخشی: در فشن، همکاری طراحان، مهندسان نساجی، بازاریابان، تأمین‌کنندگان و فروشندگان ضروری است. ساختار باید این همکاری را تسهیل کند.
استفاده از ابزارهای دیجیتال برای مدیریت ساختار: نرم‌افزارهای مدیریت پروژه، مدیریت منابع انسانی و ارتباطات سازمانی می‌توانند نگاشت بهتری از نقش‌ها و مسئولیت‌ها ارائه دهند.


نتیجه‌گیری
چارت سازمانی در صنعت فشن فقط یک نمودار ساده نیست؛ بلکه نقشه‌ای راهبردی برای هدایت کل سازمان در مسیری پویا، پیچیده و متغیر است. این چارت نه‌تنها روابط بین واحدها، نقش‌ها و سطوح مدیریتی را شفاف می‌کند، بلکه مبنایی برای تصمیم‌گیری سریع‌تر، بهبود کیفیت، افزایش نوآوری و درنهایت رشد و پایداری برند در بازار به‌شدت رقابتی فشن فراهم می‌نماید.
در مثال‌های مختلف از گروه‌های لوکس چندبرندی تا برندهای مستقل و فست‌فشن، نقش چارت سازمانی در بهینه‌سازی فرآیندها، افزایش شفافیت و ارتقای کارایی به‌وضوح قابل مشاهده است. با توجه به روند دیجیتالیزه شدن صنعت فشن، ساختارهای سازمانی نیز منعطف‌تر، داده‌محورتر و مشتری‌مدارتر شده‌اند. درنهایت، یک ساختار سازمانی به‌خوبی طراحی‌شده، نه‌تنها تضمین‌کننده‌ی عملکرد داخلی کارآمد است، بلکه به ایجاد تجربه‌ی مشتری بهتر، هم‌گام شدن با ترندهای جهانی و حفظ جایگاه رقابتی برند در بازار نیز کمک می‌کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه‌های متنوع صنعت فشن، سایر مقالات آکادمی AFB را مطالعه کنید.
 

مأموریت ما؛ پرورش و ترسیم نقشه‌ی راه نسلی آفرینشگر...

۰ دیدگاه
ما همه سوالات و دیدگاه‌ها رو می‌خونیم و پاسخ میدیم
  • چارت سازمانی چیست؟ 
  • انواع ساختارهای سازمانی در صنعت فشن
  • اجزای اصلی چارت سازمانی در شرکت‌های فشن
  • مثال‌هایی از چارت سازمانی در برندهای بزرگ فشن
  • تأثیر دیجیتالیزه شدن بر ساختار سازمانی در فشن
  • نکات کلیدی برای طراحی یک چارت سازمانی مؤثر در صنعت فشن
اشتراک گذاری مقاله در :